- پاغوش زدن (نَ)
غوطه خوردن:
بود زودا که آئی نیک خاموش
چو مرغابی زنی در خاک پاغوش.
رودکی.
(چون شاهدی دیگر یافت نشد این صورت و معنی آن محتاج به تأیید است). و نیز رجوع به ناغوش شود
بود زودا که آئی نیک خاموش
چو مرغابی زنی در خاک پاغوش.
رودکی.
(چون شاهدی دیگر یافت نشد این صورت و معنی آن محتاج به تأیید است). و نیز رجوع به ناغوش شود
